مرد جوان به دادسرای جنایی پایتخت رفت و خبر از ناپدید شدن مرموز همسرش داد.ناپدید شدن مرموز یک زن جوان راز اخاذیهای سریالی را فاش کرد. این زن وقتی بعد از ۴۰ روز پیدا شد، ادعا کرد که به خاطر تهدیدهای شوهرش از خانه فرار کرده است. او مدعی شد که به دستور شوهرش مجبور به اخاذی از رانندگان و مردان ثروتمند بوده و، چون از کارهای خلاف خسته شده بود، تصمیم به ترک خانه گرفت.
حدودا ۴۰ روز پیش مرد جوان به دادسرای جنایی پایتخت رفت و خبر از ناپدید شدن مرموز همسرش داد. او در اینباره به بازپرس شعبه هشتم دادسرا گفت: «همسرم ۴۰ روزی میشود که به طرز مشکوکی ناپدید شده. من و همسرم دو سال است که با هم ازدواج کردهایم و هر دو در یک خانه در شمال تهران سرایدار هستیم، اما نمیدانم چرا همسرم ناپدید شد. در این مدت هرچه با او تماس گرفتم پاسخگو نبود. حتی پاسخگوی خانوادهاش هم نیست و مادرش هم هیچ خبری از او ندارد. اول فکر کردم که با من قهر کرده، ولی وقتی جواب هیچکس را نداد و هیچ اثری از او نیست، نگران شدیم و تصمیم به شکایت گرفتیم.»
با اعلام این موضوع، به دستور بازپرس، ماموران پلیس آگاهی رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند و به تحقیق در این رابطه پرداختند. جستوجوها نشان داد که هیچ اثری از این زن جوان وجود ندارد. در حالی که تجسسها ادامه داشت، چند روز پیش مادر این زن به دادسرا رفت و اطلاعات تازهای را مطرح کرد. او به قاضی گفت: «دخترم از طریق برنامه ایمو در فضای مجازی یک پیام برایم فرستاد و گفت که در خانه زنی میماند و حالش خوب است. به جز این پیام دیگر از او خبری ندارم.»
با این اطلاعات ماموران از او خواستند که با دخترش قرار بگذارد. مادر این زن نیز از دخترش خواست که برای دیدار با یکدیگر به خانه عمهاش برود. در نهایت نیز این قرار صورت گرفت و زن جوان به خانه عمهاش رفت. همان جا شوهرش و پلیس نیز حاضر شدند و این زن تحت تحقیق قرار گرفت. او در تجسسها راز زندگی سخت خود را این طور روایت کرد: «از شوهرم خسته شده بودم. دو سال است ازدواج کردهایم، ولی در این مدت شوهرم زندگی مرا نابود کرد.
او مرتب از من میخواست که به سراغ مردان پولدار بروم، از آنها اخاذی کنم و پول به جیب بزنم. مثلا سوار خودروهای گرانقیمت میشدم، با راننده طرح دوستی میریختم و بعد او را بیهوش کرده و پول برمیداشتم. یا به خانه مردان متاهل میرفتم و بعد از گرفتن عکس و مدرک از آنان اخاذی میکردم. همه این کارها را به دستور شوهرم انجام میدادم.»
رویای مهاجرت به ترکیه
این زن در ادامه اظهاراتش گفت: «از این کارها خسته شده بودم. هرچه پول درمیآوردم به شوهرم میدادم. در صورتی که من لیسانس دارم و درس خواندهام. میتوانستم برای خودم شغل و درآمد داشته باشم، اما شوهرم زندگیام را نابود کرد، برای همین به او گفتم که دیگر نمیخواهم از این کارهای خلاف کنم. او هم مرا تهدید کرد که باید ادامه دهم. به او گفتم طلاق بگیریم، میگفت باید ۱۰۰ میلیون تومان به من پول بدهی تا طلاقت بدهم. من هم که هیچ پولی نداشتم و همه پولهایم دست شوهرم بود. برای همین نتوانستم از او جدا شوم. از طرف دیگر، طاقت اینکه سراغ مردان پولدار بروم را نداشتم. تا اینکه با یک زن در اینستاگرام آشنا شدم. ما با هم صمیمی شدیم و من با او درد دل کردم. او هم گفت که میتوانم پیش او بروم و زندگی جدیدی برای خودم بسازم.»
زن جوان ادامه داد: «آن زن تنها زندگی میکرد. به من گفت که به خانهاش بروم. او قول داد که برایم یک کار پیدا میکند و پس از اینکه پولهایم را جمع کردم، میتوانم به ترکیه بروم. وقتی دیدم وضعیت اینطور است و میتوانم آزاد شوم، به خانهاش رفتم. تصمیم گرفتم کار کنم و پولهایم را جمع کنم تا بتوانم به ترکیه مهاجرت کنم. این زن گفت که برای کارهای مهاجرتم آشنا دارد و میتواند این کار را برایم انجام دهد. اما از طرفی دلم برای مادرم تنگ شد. میدانستم که در نبود من غصه میخورد. برای همین به او پیام دادم، ولی خیلی زود لو رفتم و شوهرم به سراغم آمد. اما من دیگر نمیخواهم در کنار این مرد زندگی کنم.»
با این اظهارات، بازپرس دستور تحقیقات بیشتر برای صحت ادعای این زن را صادر کرد.